سلام.. با اجازه عامیانه بنویسم...

تو این پست میخام در مورد استرس که باید تو تلفظ رعایتش کنیم براتون مطلب بذارم تا استفاده کنین. کلا خیلیا اصلن این قاعده رو تو تلفظ رعایت نمیکنن. چون در موردش چیزی نمیدونن و به نظرشون چیز کم اهمیتیه. ولی رعایت استرس تو تلفظ کردن خیلی میتونه فهم مطلب رو برا مخاطب بالاتر ببره. اینطوری قدرت تلفظتون بالا میره و لذت بیشتری از تلفظ و خوندن متون انگلیسی میبرین.

حالا با هم مطلب زیر رو بخونیم و استرس کلمات و اینکه چه قلقی دارن رو یاد بگیریم:

در بيشتر ديکشنريها براي نشان دادن استرس (stress) از علامت  '  استفاده مي‌کنند. گاهي هم از حروف بزرگ استفاده مي‌شود. به عنوان مثال به کلمه‌هاي زير دقت کنيد:

magazine /             '    /

letter /'        /

در کلمه اول استرس روي سيلاب (يا بخش) سوم (zine-) و در کلمه دوم روي سيلاب اول (let-) قرار دارد.

به طور کلی هر کلمه انگلیسی که دارای چندین سیلاب باشد در یکی از سیلابها دارای استرس هست. به موارد زیر دقت کنید:

'yellow (= YEL + low)

sham'poo (= sham + POO)

com'puter (= com + PU + ter)

بسياري از کلمات در زبان انگليسي به دو صورت اسم و فعل (هر دو) به کار مي‌روند. تلفظ بسياري از اين نوع کلمات، چه به صورت اسم به کار روند و چه به صورت فعل هميشه يکسان است. مثلاً در کلمه sur'prise که هم به معني «غافلگيري» و هم به معني «غافلگير کردن» مي‌باشد، استرس همواره روي سيلاب دوم (prise-) قرار دارد.

اما بعضي از اين کلمات دو حالتي، اسم و فعل هر کدام - از لحاظ محل قرار گيري استرس - تلفظي متفاوت دارند. مهمترين اين کلمات در جدول زير آورده شده‌اند:

اسم

فعل

معني

'conduct

con'duct

رهبري - رهبري کردن

'conflict

con'flict

زد و خورد- زد و خورد کردن

'decrease

de'crease

کاهش - کاهش يافتن

'contest

con'test

رقابت - رقابت کردن

'contrast

con'trast

فرق - فرق داشتن

'escort

e'scort

نگهبان - نگهباني کردن

'export

ex'port

صدور - صادر کردن

'import

im'port

ورود - وارد کردن

'increase

in'crease

افزايش - افزايش يافتن

'insult

in'sult

توهين - توهين کردن

'permit

per'mit

اجازه - اجازه دادن

'present

pre'sent

هديه - هديه دادن

'progress

pro'gress

پيشرفت - پيشرفت کردن

'protest

pro'test

اعتراض - اعتراض کردن

'rebel

re'bel

شورش - شورش کردن

'record

re'cord

ثبت - ثبت کردن

'suspect

sus'pect

مظنون - مظنون بودن

'transfer

trans'fer

انتقال - انتقال دادن

'transport

trans'port

حمل و نقل - حمل کردن

'upset

up'set

واژگوني - واژگون کردن